امیر رضاامیر رضا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

امیررضا جون نفس مامان وبابا

تابستون و شنا

سلام گل مامان . بازم با عرض معذرت این پست هم برای یک هفته قبل از ماه مبارک رمضان و علت تاخیر رو هم که قبلا گفتم پریدن عکس ها و بعد از کلی ریکاوری کردن چند تایی عکس به غنیمت گرفتیم دقیقا روزش یادم نیست یک روز عمه سمیه تماس گرفت و گفت که کلید یه کَت (اتاقک های شخصی کنار رودخونه) رو از دوستشون گرفتن تا همه با هم بریم و البته به خاطر متین خانم که عاشق شناست و چند روز بعدش می خواست برگرده تهران این شد که فردا بعد از درست کردن نهار و جمع کردن وسایل راهی شدیم . بقیش بیا ادامه مطلب   وقتی رسیدیم خیلی ذوق و شوق داشتی که بری تو آب و بعد از کمی آب بازی و ذوق کردن وقتی یکی دوبار و مورد حملات آبی قرار گرفتی یکهویی کل ذوق و شوق...
23 تير 1393

یه عصر گرم تابستونی

سلام نفس تو پست قبلی گفتم که عاشق بازی توی حیاط شدی و هر وقت بخوام حیاط رو بشورم کلافم می کنی و اصلا اجازه نمی دی دست به آب بزنم و خودت کلا می خوای تنهایی حیاط رو بشوری اینم نمونش         بدو بیا ادامه مطلب تا ببینی         با عرض پوزش از اداره آب      می ری شیر آب رو باز می کنی شیلنگ آب رو میاری اول به گلدون بیچاره حسابی آب می دی بعد هم مثلا حیاط رو می شوری بعد از اونم آب تنی (به قول خودت آب تب تب) البته باید موقع آب تنی اسباب بازی هات هم حضور داشته باشن ماشینت به اندازه وان حمومته آخه کی ب...
21 تير 1393

یه توپ دارم قلقلیه

سلام عسلم . این روزها با این که هوا خیلی خیلی گرمه ولی شما عاشق اینی که بری تو حیاط یا آب بازی کنی یا توپ بازی و منم با زبون روزه باید حتما همراهت باشم هم اینکه مواظبت باشم هم شما تنها حاظر نیستی بری بازی و بعضی وقت ها در حد هلاک شدن می رم و هر چی التماست می کنم حاظر نمی شی  دل از بازی بکنی . اینم توپ بازی گل پسری تو حیاط یه توپ دارم قلقلیه می زنم زمین هوامی ره نمی دونی تا کجااااااااااااااااااا می ره اما این یکی توپم قلقلی نیست عمدا میندازمش زیر ماشین بعد مثلا می خوام درش بیارم با تی ولی نمی تونم و اشکم در میاد وبالاخره مامانی میاد نجاتش می ده ...
20 تير 1393

نذرت قبول گل پسرم

     سلام عزیز دلم .می دونم این پست رو خیلی دیر دارم می زارم ولی باز یه بهونه ای دارم این پست مربوط به جشن نیه شعبان و نذری  بابا برای شماست که کلی بچه ها رو خوشحال می کنه امسال بادکنک های نذری رو یه تعدادش رو خودت بین بچه ها تقسیم کردی قربونت برم عزیییزم نذرت قبول باشه مادر    خوب است ما هم مثل باران حس بگیریم هرشب سراغی از گل نـــــرگس بگیریم عمر گل نرگس هــــــزار و یك بهار است عمر گل نـــرگس به قــدر انتظـــار است    اما علت دیر گذاشتن این پست و چند پست بعدی  اینه که چون ویندوز عوض کرده بودم و فکر کردم عکس ه...
19 تير 1393

جشن تولد دوسالگی

پسرم ارامتر گام بردار تا من جای گامهایت نفس بکشم امروز روز تولد توست و من هر روز بیش از پیش به این راز پی میبرم که تو خلق شده ای برای من تا زیباترین لحظه هایم را بسازی....... دو سال از با تو بودن گذشت از وقتی مادر شدم معنی دلشوره را فهمیدم معنی اضطراب را معنی عاشق شدن تا مرز جنون را...... عاشقانه هایم برایت تمامی ندارد وقتی تو بهترین اتفاق زندگی ام باشی برایم بخند ..... انقدر بلند تا من هم بشنوم صدای خنده های کودکانه ات را....... تا وقتی هستی تا وقتی دستهای گرم وکوچکت همراه دستهای خ...
27 خرداد 1393

تولدت مبارک گل پسر بهاری

                آرام جانم .گل پسرم تولد دو سالگیت مبارک.ممنون که هستی نفسم چقدر ارامم پسرکم که تو هستی که کنارمی و همیشه در قلب منی به معصومیت کودکانه ات قسم بیشتر از هر مادری عاشقت هستم باور کن بعد از دردی شیرین پا به این دنیا گذاشتی و همه دنیای من شدی و دغدغه هر روز من بودن توست نفس کشیدنت ایستادنت راه رفتنت لحظه به لحظه کنارم قد میکشی و بزرگ میشوی پسرکم . عزیزکم دستهای کوچکت را گرفتم تا راه بروی و اینک دیگر میدوی تمام لذت زندگی ام همین است میخواهم به تو یاد دهم کلمه به کلمه عشق را زندگی را........ مادر بودن شیرین است انق...
27 خرداد 1393

پسرم دسته گله

سلام عمرم ،نفسم،زندگیم . دسته گلم الان که این پست رو دارم برات می زارم 3 روز هست که دیگه برا خودت مردی شدی و دیگه اصلا شیر نخوردی . توی یه پست دیگه  مفصل ماجرای از شیر گرفتنت رو می زارم برات . قربونت برم پسر صبورم این روزها شدیدا عاشق کتاب خوندن شدی و روزی چند بار کتاب هات رو برات باید بخونم بخصوص کتاب (نی نی کوچولو زرنگه)که عاشق این کتابی و همه شعرهاش رو می دونی و اگه یکی رو جا بزارم یاد آوریم می کنی راستی یه روز که بهونه کتاب خوندن رو می گرفتی همینطوری شروع کردم 3 جمله از 3 کتاب رو پشت سرهم  خوندم  اینطوری ( نی نی کوچولو با باباش ،کاکل حنای دم زری ، تنها روی سه پایه نشسته بود تو سایه) یکهو دیدم دستت رو گذاشتی رو شک...
5 خرداد 1393

جمله اسرار آمیز

سلام قند عسل . قربونت برم پسر شیرین زبونم یکمدتیه ما رو حسابی درگیر  اینجمله کردی! دوو اَ باده  دوو با خداییش اگه کسی می دونه معنییش چیه یک خانواده رو از سر درگمی دربیاره هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم روزی صد بار این جمله رو تکرار می کنی و اول صدا می کنی مامان تا نگم بله ول نمی کنی بعد تو چشمم نگاه می کنی و جمله مورد نظر رو تکرار می کنی و همین گفتگو بین شما و بابایی تکرار می شه و البته هر شخص دیگه ای که حضور داشته باشه البته نحوه گفتن هم بستگی به حالتت با صدای بلند  یا متوسط یا در حالتی کاملا لوس اجرا می شه که اینم بگم همیشه بابا ازت درخواست می کنه نوع لوسش رو یعنی  با صدای خیلی ظریف بر...
30 ارديبهشت 1393