19 ماهه شدی ماشالله

پسر گلم هزار ماشالله روز بروز داری بزرگتر و آقاتر می شی.

این روزها خیلی دلت می خواد که با همدیگه بازی کنیم و مرتب کارت های بَن بِن بُن رو میاری و می خوای بچینم رو زمین و ازت شکل ها رو بپرسم و تو هم با انگشت های کوچیکت جواب بدی  و منم تشویقت کنم قربون پسر باهوشم برم که خیلی خوب کارت ها رو بلدی و الان هم داری رنگ ها رو یاد می گیری .

عاشق عمو پورنگ و پهلوون پنبه ای به خصوص پهلوون پنبه وقتی شروع می شه اگه پهلوون بره همش کنترل به دست میای سراغم و پاهات رو می کوبی زمین و می گی پنبه .تازه یاد گرفتی پهلوون پنبه رو باد کنی و مثل خودشون بالا  و پایین می ری و می گی پیس پیس پیس .اونقدر قشنگ این حرکات رو انجام می دی که می خوام بخورمت .

وقتی دعای فرج از تلویزیون پخش می شه سریع دست هات رو بالا می بری و تا آخر دعا بالا نگه می داری اگه منم مشغول کاری بودم و دستم رو بالا نبردم میای پیشم و با اشاره به دست هام متوجم می کنی که باید دعا بخونم قربونت برم پسر عزیزم انشالله  یاور و سرباز امام زمان باشی.

این روزها سعی می کنیم به شیر خوردن عادتت بدیم و  که مکافاتیه یه شیشه 60 سی سی رو تقریبا 1 ساعت بیشتر شاید طولش بدی تا بخوری بعضی وقت ها هم که نصفش رو بیشتر نمی خوری و اگه شیشه دست خودتت بیفته که همش رو فرش ها نوش جان می کنن

امروز تو ماشین شعر شالاپ شولوپ آب تنی رو بابایی برات گذاشته بود تا گفت شالاپ شولوپ شما گفتی آب تَیی . قربون زبون شیرینت برم

حالا بدو بیا بریم عکس ببینیم

وقتی پسری برای مامان ژست می گیره تا مامان ازش عکس بگیره

اینم از تغییر کاربری سطل لوگو

یک سطل چند کاره   

جمعه گذشته  جشن تولد یکسالگی  هدیه دختر عمه سمیه بود(تولدت مبارک هدیه خانم)

اینم عکسهایی از عروس خانم از دو نما

 و نمایی از جدال امیررضا و ثنا برای تصاحب بادکنک

ببینیم زور کی بیشتره؟

دیدین زور من بیشتره

می نویسم:

دوستت دارم و سه نقطه...

یعنی که این نوشته

تا همیشه امتدادخواهد داشت...