گردش
سلام عزیز مامان
این عکس هایی که می خوام برات بزارم مال چند بار گردشی هست که یکی دو ماه گذشته رفتیم .
البته خیلی از جاها فراموش کردم عکس بگیرم
این دوتا عکس پایین برا یروز صبح هست که صبحانه رو بردیم کنار زمین دوست بابایی که اتفاقا چاه آب هم داشت و شما و هدیه کلی آب بازی کردین.
البته بعد از اون یک هفته مریض شدی و تب شدید و شب تا صبح هذیون می گفتی
ان شاالله همیشه سلامت باشی
اینم یه شب که رفتیم کنار رودخونه و شما حسابی آب بازی کردی
جشن عقد آقا میثم پسرعموی بابایی .کلی شیطونی کردی برا خودت
اینم تو فضای سبز تالار گرفتم شونصد تا عکس گرفتم تایکیش خوب شد اصلا یه جا بند نمی شدی همش می گفتی می خوام برم بدو بدو
اینم کیک تولد آجی ریحانه دختر عمه افسانه که 2 خرداد بود دستپخت خودم . تولدت مبارک ریحانه جون
تا پست بعدی