روزت مبارک گلم
چشمان تو را که از نهایت زیبایی و زندگی با من حرف میزند ، دوست دارم
نگاهت را که ساده و معصوم در جستجوی کشف این دنیاست ، دوست دارم
دستان کوچکت را که لمس نرم طراوت کودکی است ، دوست دارم
صدای شیرنت که تمام دلم را مینوازد ، دوست دارم
قدم های تو را که چقدر آسان و راحت لحظه ها را در مینوردد ،دوست دارم
رویاهایت را که همه زندگی در عظمت سادگی اش خلاصه میشود ، دوست دارم
کودکم ،بزرگ مرد کوچکم با تمام وجودم دوستت دارم/
عزیزم روزت مبارک.
ببخشید مامانی بازم یکم دیر شد چیکار کنم تنبلم دیگه تو نوشتن. شما هم که ماشالله مهندس تا لبتاب رو ببینی از خود بی خود می شی واسه همین منم مثل امتحانای آخر سال که شب ها بیدار بمونن درس بخونن باید اون موقع تکالیفم رو انجام بدم و وبت رو آپ کنم . .خداییش گناه ندارم
اول اینکه قند عسلم دو تا دندون دیگه هم در آوردی دوتا نیش بالا می شن یازده و دوازدهمین دندونت(مبارکت باشن) البته خیلی وقته می خواستم بنویسم برات منتظر بودم دو تا آسیاب پایینت هم که در اومدن اونموقع بنویسم ولی خدا من بکشه که چقدر واسه آسیابای پایین اذیت می شی الان تقریبا 2 ماهی هست که حالت ورم کرده ای داره لثه پایینت و 2 الی 3 هفته ای هست که انگار شیشه ای شده ولی خبری از در اومدن نیست احساس می کنم بعضی وقت ها هم که بد قلق می شی واسه همیناست .چند وقت پیش که رفته بودم دندونپزشکی به آقای دکتر گفتم که نگاشون کنه واست ولی نگاه نکرده گفت طبیعیه و هر چی اصرار کردم گفت طوری نیست و چون دندونای آسیاب بزرگترن طول می کشه تا در بیان. فقط من موندم چرا حاظر نشد یه نگاه بندازه البته شایدم ترسید گازش بگیری
حالا می خوام کلماتی که می گی رو بنویسم
بابا بابا
مامان مامان
عمه عمه
عمو عمو
عزیز عزیییییز
عمه انیس انییییش
عمه عاطی عاطی
خاله نجمه نَمه
میثم میتم
محمد ممد
متین اتین
هدیه ادیه
ثنا ننا
عمو پورنگ عم پو
حمام حموم
پنبه پنبَه
بچه ها بَچون(این رو به زبان مادری می گی که خیلی باحال می گی و همه مرتب ازت می خوان بگی فقط من موندم از کجا یاد گرفتی .
بچه بَچَه
دست دس
الله اکبر و هر کلمه عربی و نماز و خونه خدا رو که می بینی اکبر
تاب تاب عباسی عباچی
بده به من من بده
آب آبه
توپ توپه
مال من منه
دوباره دوبا
بدو بدو
رفت رههههههههه
شمارش اعداد هم
سه دِه
پنج پَن
ده ده
سیزده جیزده.
و خیلی کلمات دیگه که من از ترجمشون عاجزم
فعلا همینا یادمه اگر چیز دیگه ای یادم اومد بعدا برات می زارم.
اما یه خبر اینکه مدتی عکسی نشه ازت بگیرم چون بابایی موبایلش فرستاده مرخصی (تقریبا اکثر عکسات با مبایل بابایی بود) و فعلا مبایل من رو کش رفته و منم یه مبایل مال عهد تیر کمانشاه دستمه
البته اینم بگم دوربین هست هان ولی تا بخوام بیارمش و عکس بگیرم فردا شده و سوژه پریده تازشم اگه ببینیش که دیگه هیچی ما باید بشینیم شماازمون عکس بگیری
یه خبر دیگه اینکه بالاخره ماشین که داداش محمد قرار بود سندش رو بزنه به اسمت بالاخره رسید و البته مثل ماشین های شرکتی که می خرن و تا پلاک و کارت سوخت و سند بیاد کلی می گذره فعلا خودش اومده و شارژرش هنوز تشریف نیوردن البته همین هم عنیمته و شما چند دقیقه ای باهاش مشغول می شی.
اینم بگم سوار ماشینه شدنت خیلی باحاله که تا حالا موفق نشدم عکس بگیرم . یه مدلیه مخصوص خودت.
واینکه علاقه مندی با پاهات فرمان رو کنترل کنی و می ایستی با دو تا پا رو فرمونش. واقعا هنرمندی جیجلم
چند تا عکس برات می زارم علی الحساب تا مبایل بابایی از مرخصی بیاد
چه لمی دادی قربونت برم امیر خان
مامانی اجازه می دی برم خونه رو بهم بریزم ؟
مامانی خوشحالی مجانی برات کنسرت می زارم